فدای کمالات شدن!
بِنَفسی أنتَ ؛ جانم فدای تو
عُمربنسعد پس از نماز عصر روز تاسوعا فرمان داد تا بر طبل جنگ بکوبند و آمادۀ حمله به خیام حسین(علیه السلام) شوند تا کار یکسره گردد.
امام حسین(علیه السلام) از برادر خود عبّاس(علیه السلام) میخواهد تا سوار بر اسب شده نزد آنان برود انگیزۀ آنان از این تحرکات را جویا شود.
امام(علیه السلام) در این گفتگوی خود با حضرت عباس، از عبارتی استفاده میکند که تأملبرانگیز است. آن حضرت به برادر خود میگوید: «يا عَبّاسُ، اركَب بِنَفسي أنتَ يا أخي» یعنی عباس! سوار شو! جانم فدای تو ای برادر عزیزم (تاریخ طبری، ج5، ص416؛ الارشاد، ج2، ص90).
سالها پیش از حضرت آیتالله جوادی پرسیدم این عبارت را چگونه معنا کنیم تا درست دربیاید؛ چرا که معنا ندارد عالی، خود را فدای دانی کند؛ امام هم که تعارف بیهوده و نادرست ندارد. استاد پاسخ دادند: این، فدای کمالات شدن است.
برپایۀ پاسخ درست آیتالله جوادی آملی، معنای سخن امام حسین(علیه السلام) به حضرت عباس به زبانِ آشنا در میان ما این میشود: عباس جان! قربان مرامت.
این مرام را که امام حسین(علیه السلام) به هیچ تعارفی خود را به قربان آن میداند؛
همان است که در نمونههایی مانند خرید خطر به جان و آوردن آب برای تشنگان حرم (تاریخ طبری، ج5، ص412)،
رد اماننامۀ دشمن (همان، ص415، الارشاد، ج2، ص89)،
ایستادگی تا پای جان در کنار امام (الارشاد، ج2، ص109)
به روشنی میتوان آن مرام و کمال را دید.
منبع:
حجه الاسلام والمسلمین دکتر امید پیشگر
🆔 https://t.me/pishgar_ir
786