عظیمُ العُظَماء ؛ بزرگِ بزرگان!!!
یکی از جوانهای آل زبیر - که آل زبیر معروف بودند به دشمنی با امیرالمؤمنین - عبداللَّه بن زبیر ، حتی در جنگ جمل هم به عنوان یک چهرهای معرفی شد که پدرش زبیر را وادار می کرد به ادامۀ جنگ با امیرالمؤمنین . بعدها هم خاندان زبیر غالباً - مگر بعضی از آنها - نسبت به امیرالمؤمنین با چشم خصومت و بغض و حسادت نگاه می کردند.
در این خانواده یک جوانی که پسر عبداللَّه بن عروة بن زبیر است، از روی جوانی یک روز در حضور پدر خود مشغول مذمّت امیرالمؤمنین شد. پدر با این که خودش هم نسبت به امیرالمؤمنین ارادتی یا بگوییم محبتی نداشت، اما دید این جوان خام و ناپختۀ خودش را خوب است قدری آگاه کند؛ در محیط خلوت خانه به طور خصوصی. آن روزها کسی جرأت نمی کرد در عَلَن نامی از امیرالمؤمنین بهنیکی ببرد.
به پسرش گفت: پسرجان، یک چیزی را من به تو بگویم و او این است که هیچ چیزی را پیدا نمیکنی که دین ساخته باشد، به وجود آورده باشد و دنیا و دست دنیاطلبان بتواند آن را ویران کند. ممکن نیست. بِنایی که دین میسازد، این بنایی نیست که بهوسیلۀ دنیاطلبان قابل ویران شدن باشد:
«وَ اللَّهِ ما بَنا الناسُ شیئاً إلاّ هَدّمَهُ الدّینُ»
اما بهعکس؛ هر چیزی که دست دنیاطلبان آن را به وجود بیاورد، بی گمان دین در مقام برخورد و اصطکاک با او اگر قرار بگیرد، آن را از بین خواهد برد. اما عکسش اینجور نیست. اگر دین چیزی را ساخت، دنیاطلبها نمی توانند آن را از بین ببرند.
بعد وارد اصل مطلب شد. گفتش که تو نگاه کن، ببین این بنی مروان -آن سلسلهای از بنیامیّه که آن روزها بر جامعۀ اسلام حکومت می کردند- گفت ببین این بنی مروان چطور بر روی منبرها و در همۀ اقطار دنیای تحت نفوذ خودشان نسبت به امیرالمؤمنین، نسبت به علی بن ابی طالب، او گفت، عیبجویی میکنند و عیوب او را آشکار میکنند، ظاهر می کنند، هر چه به دهنشان میآید دربارۀ علی می گویند. اما هر چه آنها بیشتر می گویند، امیرالمؤمنین چهرهاش منوّرتر و در بین مردم محبوبتر میشود:
«ألَمْ تَرَ إلَی عَلىٍّ کَیْفَ تُظهِرُ بَنُو مَرْوان مِنْ عَیْبِهِ وَ ذَمِّهِ وَ اللَّهِ لَکَأنّما یأخُذُونَ بِناصِیَتِهِ رَفْعاً إلَی السَّماءِ»
اینی که بنی مروان عیب علی را می گویند، مثل اینکه خدای متعال اثر عکس می دهد. گویی که علی را بلند میکنند و به آسمان میبرند و در کرسی آسمان علی را قرار می دهند از رفعت و شأن. هر چه بیشتر عیبش را می گویند، بالاتر میرود.
اما مُردهها و شخصیتهای خودشان را بنی مروان با نام نیک، با تشکیل محافل و مجالس مدح و ثنا بزرگ می کنند؛ هر چه بیشتر از گذشتگان خودشان و مردگان خودشان می گویند، مثل اینکه یک لاشهی مردهای، یک جیفهای را هی بیشتر باد میکنند. تَعَفُّنشان بیشتر دنیا را میگیرد:
«وَ ما تَری ما یَنْدِبُونَ بِه مَوْتاهُم مِن التَأبینِ وَ الْمَدیحِ وَ اللهِ لَکأنَّما یَکشِفونَ بِه عَن الْجِیَفِ»
از هر طرف امیرالمؤمنین را مورد ملاحظه قرار بدهیم، شگفتیها میبینیم؛ چیزهایی که چشم انسان را خیره میکند و هر چه هم انسان بیشتر میبیند، زمان بیشتر می گذرد،
نسبت به شخصیت والای این عظیم بشریت «عظیم العُظَماء» بزرگ بزرگان، انسان بیشتر خاضع میشود.
منبع :
بیانات رهبر انقلاب اسلامی در خطبۀ نمازجمعه ۱۳۶۸/۰۲/۰۸
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=20689